برشی از کتاب یه آسمون ستاره مجموعه ترانه های کودکانه رضای بیرجندی نشر ستاره جاوید
از دل آییــــــنه یکرنــــگت بگو
از فضــــای خسته ی سنـگت بگو
با بیان ساده ی شعرت رضا
هرچه مــی خواهد دل تنـــــــگت بگو
***
فردای بی پناهی
در آن شبی که تاره
با شعر می درخشد
(یه آسمون ستاره)
استاد سید محمدرضا هاشمی زاده-شاعر بوشهری(خورموج)
برشی از کتاب یه آسمون ستاره مجموعه ترانه های کودکانه رضای بیرجندی نشر ستاره جاوید
مقدمه
شعر موهبتی است خدایی و گلی ست عطرآگین که از سبوی سرشار عشق بر صفحهی پاک دل شاعر چکیده و او با سخاوت بیپایان خویش آن را برای
مردم به ارمغان میآورد.
چاپ اول کتاب یک آسمون ستاره پس از مدتی با استقبال خوانندگان محترم به اتمام رسید و بر آن شدم تا چاپ دوم آن را پس از بازنگری و تجدیدنظر با نام یه
آسمون ستاره در اختیار علاقهمندان قرار دهم امید است که مقبول افتد
غلامرضا ابراهیمی
ای کاش
ای کاش تو قصه بودم
بی غم و غصه بودم
قصهی ما شیرین بود
شیر و سکنجبین بود
ای کاش که قصهی ما
خواب و خیالی نبود
قصهی زندگی مون
شبیه قالیچه بود
تو باغ قالیِ ما
گل بوتهها ناز دارن
دور و بر غنچهها
بلبلا آواز دارن
تو آسمون قالی
جرأت پرواز دارن
ای کاش تو قصه بودم
بیغم و غصه بودم
برشی از کتاب یه آسمون ستاره مجموعه ترانه های کودکانه رضای بیرجندی نشر ستاره جاوید
میخوام برم بجنگم
شبی که مهتاب بشه
تاریکی بیتاب بشه
میرم کنار شبتاب
حرف میزنم با مهتاب
ازدست این زمانه
هی میگیرم بهانه
میخوام برم خُراسان
تو جلگه و بیابان
تو سرزمین مشرق
خورشید شده هراسان
دیوا اونجا نشستن
دلِ من و شکستن
خورشیدِ آسمون رو
چرا به بند بستن؟
شیر و ببر و پلنگم
رشید و هم زرنگم
با شعر و با ترانه
بی تیر و بی تفنگم
با اون دیو یه دنده
دارم میرم بجنگم
پهلوان و رشیدم
دیو و به بند کشیدم
برای خاطر تو
باتاریکی جنگیدم
به شوق دیدن تو
روز و شب و ندیدم
از باغ آسمونها
شعر و ترانه چیدم
برشی از کتاب یه آسمون ستاره مجموعه ترانه های کودکانه رضای بیرجندی نشر ستاره جاوید