برشی از کتاب یک جرعه از سکوت شاعر فرشته خرازی قدیم نشر ستاره جاوید:
مقدمه کتاب یک جرعه از سکوت:
هر غزل، هر چهارپاره، … ، هر شعر، قصه ي قسمتي از تقدير است، تقديري که زندگي را مي سازد يا تصوير سازي است براي تقديري که در ذهن مي ماند.
شعر، خيال عاشقانه شاعر و پرواز ذهن اوست که نظم آن لذت بي کراني در سخن مي پروراند.
هنوز که هنوز است، شعر غريب است و شاعر غريب تر، شعر نهايت عاطفه شاعر و هنر وجودي اوست که پذيرش آن هنوز در ميان مردم ثقيل است، جز
آناني که هنر را درک کرده اند يا آن را ارج مي نهند.
اين کتاب هم مجموعه اي منتخب از اشعاري است که در طول سال ها، نگاشته شده و اکنون به عرصه چاپ مي رسد. باشد که اين تحفه مورد پسند
خوانندگانش قرار گيرد و تسلي خاطر بنده باشد.
براي هنرمندان سرزمينم و هنردوستان واقعي که سعي در پيشبرد هنر دارند، آرزوي توفيق دارم، و براي اين قصه غريب شاعري آرزوي جاودانگي.
نمونه ای از اشعار کتاب یک جرعه از سکوت
هیچ
دنیا که هیچ، عشق، کنایه، ترانه، هیچ
دریا شدن به سیل غم عاشقانه، هیچ
شب ها که دست بر سر دیوار میکشم
سردی گرد خواهم و گرمای شانه، هیچ
گرما برای دل شبحی عاشقانه است
از من بگیر و سرد کن اشک روانه،هیچ
آرامشم گرفت ته بی کسی شدن
سرخوردگی روز و شکست شبانه، هیچ
بر من مگیر خرده که هیچم به بی کسی
دیگر کسی نخواهم و عزلت نشانه، هیچ
استاد شرح دردم و غصه نویس عشق
بر شعر من طریق غمی جاودانه، هیچ
تنها نشانه از من و عمری که رفته است
غصه سرشته نقش دلی دلبرانه، هیچ
من خسته از امید به تغییر هر چه هست
تا کی به سر برم که شود این بهانه، هیچ
سرنوشت
دلم به هندسه ی سرنوشت سرگرم است
در این محاسبه ی بی سرشت سرگرم است
تمام ضلع دلم ضرب در سکوت شده
دلم به حد همین یک بهشت سرگرم است
مرا به وجه و رئوس غمم حساب کنید
دلم به حجم غمی سرد و زشت سرگرم است
مرا به زاویه شیب غصه باز کنید
محیط من به مدولی ز خشت سرگرم است
ضریب عشق در این اجتماع تنهایی
جذر قلبی ست که به کسر هشت سرگرم است
جواب مشترک غربت و تصاعد درد
گزاره ای به همین رونوشت سرگرم است
به خط گریه ببین جبر سرنوشت مرا
قلم به شعر برایم نوشت سرگرم است