خدمات ملکه گوهرشاد و فرزندان او به فرهنگ ،هنر و تمدن خراسان بزرگ:وقتی از شکوفایی تمدن در هرات صحبت به میان میآید نمیتوان ملکة گوهرشاد بیگم را ندید و از کنار او بیتفاوت گذشت و نقش او را در این گسترش فرهنگی در نظر نگرفت، او در واقع به عنوان مشاور و وزیر شاهرخ در کنار شوهرش نقش بسیار سازنده و ارزندهای داشت. این زن نیکو کار، ثروتمند، ادب دوست، هنر پرور، با وقار، خردمند، با احتیاط و با سیاست، تمام هم و غم خویش را در راه توسعه تمدن و فرهنگ هرات به کار برد.
او مشوّقی خوب برای شوهرش در جهت جهانداری و پیشرفت قلمرو تحت حاکمیتش بود.. ملکه گوهر شاد بیگم همواره عاشق ادبیات، شعر و شاعری بود، وی به شاعران احترام میگذاشت و به آنها بذلهای شاهانه میکرد. همین طور معماران، هنرمندان، اهل فن، نقاشان، نویسندگان و همة آنانکه در راه ترقی هرات میتوانستند کاری نمایند مورد حمایت این خانم متمدن قرار میگرفتند. او همیشه به زبان فارسی حرف میزد و این زبان را در دربار سلطنتی به زبان رسمی تبدیل کرده بود.
تحت حمایت او علاوه بر زبان فارسی، فرهنگ خراسانی نیز به عنصر اصلی در دربار تیموریان ارتقاء یافت. او و همسرش سلطان شاهرخ تیموری، نوعی رنسانس فرهنگی، از طریق حمایت بیدریغ خود از هنر و جذب هنرمندان، معماران، فیلسوفان و شاعران به دربار خود بوجود آوردند. عبدالرحمن جامی یکی از مشهورترین هنرمندان بود که تحت حمایت ایشان قرار گرفت. ملکه گوهرشاد بیگم به تاریخ و ادبیات علاقهمند بود و مهری هروی، شاعره نامدار قرن نهم، مصاحب و ندیمه او بود.
ملکه گوهرشاد بیگم سخت علاقمند به توسعه فرهنگی هرات بود و رسیدن به این آرمان را در دانش پروری و علم آموزی میدانست، وی مدارسِ زیادی را ساخت و در پویایی آن از هیچ کوششی فرو گذار نکرد. ملکه گوهرشاد بیگم مردم را به این کانونها فرا میخواند و در زمان او از اهل علم استقبال فراوان میشد. با علم آموزان رفتار خوب صورت میگرفت و به علم آنان ارج قائل بود. علم در این عصر از جایگاه والایی بر خوردار بود. این احترام به علم و دانش از جانب این ملکه و شوهرش توانست در عرض کمتر از نیم قرن رنسانس تمدن را در هرات بوجود بیاورد.
شاهرخ در حقیقت تحت تأثیر اندیشه مترقی و متمدن ملکه گوهرشاد بیگم قرار داشت و هر وقت که او را سستی و غفلت فرا میگرفت این گوهرشاد بود که وی را دوباره در این راه نیرو میبخشید و ارادهاش را قویتر از پیش میساخت. ملکه گوهرشاد یگانه زن آن روزگار هرات است که چنین نقش موثرِ را در گسترش و ارتقاء تمدن در هرات به صورت خاص و در تمامی قلمرو امپراتوری تیموری به صورت عام دارا بوده است.
ملکه گوهرشاد بیگم به معماری علاقة شدید داشت و در کنار سلطان شاهرخ شوهرش یادگارهای گرانبهایی از معماری دورانش را به جا گذاشته اند. این زن آبادگر، به مظاهر تمدن اسلامی در هرات و خراسان توجه اساسی داشته است و آن را در عمارتها و بناهایی عظیم و ماندگاری به دل جغرافیای این سرزمین به یادگار گذاشته و امروزه یکی از افتخارات جهان اسلام به شمار میآید.
ملکه گوهرشاد بیگم تنها زنی است که با یافتن فرصت در آن عصر طلایی نام نیک و شخصیت عالی منشانهاش را در اوراق تاریخ تمدن اسلام ثبت جاودانه نمود و این را به تمامی مردان عالم فهماند که زن مسلمان میتواند در چارچوب ارزشهای دین اسلام و پارادایم فرهنگ شرقی همانند مردان راست قامت و درست کردار خدمات ارزندة به بشریت تقدیم نماید. کار کردهای این زن نمونه در تاریخ تمدن اسلام الگوی خوبی است برای تمامی زنان عالم و بویژه زنان باایمان و تمدن خواه اسلامی.
ملکه گوهرشاد بیگم به عنوان زنِ اول امپراتوری شاهرخ همچنانکه در راستای توسعه فرهنگی و پیشرفت تمدن و بهبود اوضاع عمومی کارآئی موثرِ داشته است نقش ارزنده در بهینه سازی وضعیت زنان نیز بازی میکرده است. اما فضای عمومی و ناشی از سنتهای کهن جامعه که متأسفانه همراه با ارزشهای دینی خلط شده و ظاهراً جدایی ناپذیر گردیده بود انگیزه علم دوستی گوهرشاد آغا را نیز در مورد زنان تحت فشار قرار میداد. او نمیتوانست بر خلاف جریانی که در جامعه رایج بود شنا نماید زیرا برچسپهای انحرافی یقیناً دامن این بانوی فرهنگ پرور را میآلایید و تهمت بیدینی را به او میزدند. روحیة جمعی به عنوان فرهنگ کلی در جامعه کهکشان هفت رنگی بود از رنگ ظاهرِ دین، عرف و سنتهای به جامانده از دورههای پشین، خرافات و هنجارهای بیارزش که گذشتن از آن به قیمت بیغیرتی شخص محاسبه میشد.
واضح است که دین مبارک اسلام در زمینههای تعلیم و تربیت و فعالیتهای فرهنگی و پیشرفت تمدن به زن و مرد توصیههای اساسی دارد و زنان را هیچگاه از این نعمت الهی محروم نکرده بلکه تشویق نیز نموده است؛ اما باز هم فضای عمومی ناشی از عوامل که در فوق اشاره شد طوری بود که بایست زنان از این عرصه بدور نگهداشته شوند. متاسفانه این وضعیت نیمی از جمعیت هرات و خراسان را به رکود اجباری رو به رو کرده بود و زنان محکوم به خانه نشینی بودند که حتی ملکه گوهرشاد بیگم که بانوی متمدن و فرهنگ پرور عصر خودش بود نیز در مقابل چنین روند، نمیتوانست کاری از پیش ببرد.
اما زنان شاهان تیموری آزادی داشتند. خیلی از زنان تیموری میتوانستند بدون جاه طلبی در امور سیاسی و عمارت سازی فعالیت نمایند به طور مثال میتوان از مه پری خاتون، همسر علاء الدین کیقباد، سازندة پنج کاروانسرا و مجتمعی بزرگ در کیسری یاد کرد.