از “ سمفونی خزان ” تا “ ثانیه های خیس ”
به گزارش رک نیوز:از “ سمفونی خزان ” تا “ ثانیه های خیس ”عارفه روئین، شاعر و نویسنده البرزی است ، او علاوه بر سرودن شعر ،نویسندگی داستان های کوتاه و زندگی نامه برخی از رزمندگان دوران دفاع مقدس را نیز در کارنامه آثار ادبی خود دارد.
به گزارش اختصاصی “طنین شهر“؛
از “ سمفونی خزان ” تا “ ثانیه های خیس ”
عارفه روئين یکی از شعرا و نویسندگان استان البرز است که از دوران دبيرستان با شعر و شاعری انس گرفته و سپس به داستان نویسی روی آورده است.او تحصیلات خود را در رشته های روانشناسي،كارگرداني و حقوق ادامه داده و اشتغال به حرفه خبرنگاری را نیزدر کارنامه خود دارد.خانم روئین تاکنون نويسندگي و كارگرداني چند فيلم كوتاه و کارگردانی تئاتر را نیز به عهده داشته و مقام اول فیلمنامه نويسي كشوري را كسب كرده است.
آثار
از جمله آثار او می توان به كتاب هاي” وقتي كه خورشيد خنديد”، ” سمفونی خزان”، “ثانیه های خیس”، و ” قطاری با خاطره های مست” اشاره کرد که توسط انتشارات ستاره جاوید به چاپ رسیده است..او اکنون به عنوان مدرس در دانشگاه بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس فيلمنامه نويسي و داستان نويسي راتدریس می کند.با این مقدمه کوتاه گفت و گوی خود را با این بانوی فرهیخته البرزی که به تازگی کتاب هایش بیش از پیش توجه قشر نوجوان جامعه را جلب کرده است ، آغاز می کنیم:
با سلام، این طور که در بیوگرافی شما پیداست، شما نویسنده ای هستید که خبرنگاری را نیز تجربه کرده اید، به عنوان اولین سوال بگذارید بپرسم کدام حرفه سخت تر بود؟
_ هر کاری سختی های خود را دارد و نمی شود گفت که کدام کار سخت تر است. اما اگر توانایی قلم باشد مسلما در کار خبرنویسی کمک بزرگی خواهد کرد.
بسیار جالب است که شما درمیان رشته های دانشگاهی، رشته ای را که بین جوانان به رشته خشک “حقوق”! معروف است را درکنار رشته های لطیف روانشناسی و هنر دنبال کردید، این انتخاب چه دلیلی داشت در حالی که قطعا شما با پیشینه ای که داشتید در هنر کارگردانی و روانشناسی موفق تر بودید؟
_یکی از اعتقادات بنده جدای از علاقه به این شعر معروف است که ” ز گهواره تا گور دانش بجوی” و همین اعتقادباعث شده تا به هر رشته ای سَرَک بکشم تا توانایی های خودم را بالا ببرم. بر خلاف تصور دیگران که رشته حقوقرشته ایی خشک است به نظر من رشته ای شیرین است. چون همیشه با این گرایش پیش می روم که اطلاعاتمرا در هر زمینه ایی بالا ببرم تا بتوانم در مقابل سوال دیگران پاسخگو باشم.
از سختی های کارگردانی زنان اخباری به گوشمان رسیده آیا شما به عنوان یکی از بانوان فعال در این زمینه این موضوع را تائید می کنید؟
_کارگردانی در جامعه ما برای یک زن سختی های خودش را دارد چرا که از نظر خانوادگی باید بستر همه چیز بمهیا باشد تا زنی بتواند در این زمینه هم استعدادهایش را نشان دهد.کارگردانی در درجه اول یک فیلمنامه خوب می خواهد بعد یک اکیپ خوب و توانا که با هم فکری و همکاری بتوانندیک فیلم خوب را به روی پرده جادویی سینما ببرند. یک نویسنده اگر دیگران را خوب بشناسد قطع به یقین در نوشته هایش از شخصیت پردازی خوبی بهره خواهد برد و اینجاست که رشته روانشناسی کاربردی می شود.
شما تقریبا در اکثر رشته های مرتبط با ادبیات آثاری دارید از بین آنها( شعر، داستان نویسی و….) کدام حالتان را بهتر می کند؟
_هر کدام حال و هوای خود را می طلبد و در شرایط مختلف تاثیر متفاوتی دارد. من وارد هر مقوله که می شوم حس و حالم خوب است.
معمولا مخاطب داستان ها و شعرهای شما چه گروه سنی ای هستند؟
_خوشبختانه مخاطب من هم کودک هستند؛ هم نوجوان و هم بزرگسال. و شخصا از این امر خوشحالم.
آیا شما با این عقیده که گفته می شود در دهه ۵۰-۶۰ توجه بیشتری به داستان و شعر و… می شده موافق هستید؟
_ در هر دوره ای شاید بها دادن به ادبیات اوج و فرودهایی داشته باشد اما به اعتقاد بنده این بر می گردد به نویسنده و شاعر که در کدام برهه از زمان کم کار یا پر کار بوده است و خود ما هستیم که این توجه را رقم میزنیم.
لطفا کمی در مورد انجمن ادبیات داستانی البرز که مدتی مسئولیتش را برعهده داشتید بفرمایید. آیا این انجمن هنوز پا برجاست؟
_در دوره چهارساله ای که من مسئول انجمن بودم جلسات نقد و بررسی داستان برگزار می شد و دو جشنواره داستانی برگزار کردیم که یک دوره آن بنده دبیر جشنواره بودم و هم زمان با همین جشنواره به عنوان داور ناظر نیز به قزوین رفتم.از “ سمفونی خزان ” تا “ ثانیه های خیس ”
آن جشنواره خاطره بسیار خوبی برای اهالی قلم البرز بود و از برگزیدگان استانی می توانم به آقای” آرین بهاری” اشاره کنم که اتفاقا جز تقدیر شدگان کشوری هم هستند. خوشبختانه تا آنجا که اطلاع دارم این انجمن در البرز همچنان پا برجاست.
لطفااز دانشگاه و تدریس در آن محیط هم بفرمایید . از دفاع مقدس و ویژگی فیلم نامه هایی که به نظر شما در این ژانر و در حال حاضر باید نوشته شوند.
_به طور شخصی، من از بودن درکنار دانشجوهایی که علاقمند به کسب علم و دانش و هنر هستند لذت می برم چرا که این فضا انسان را راغب به یادگیری هم می کند البته این امر که باعث دور افتادن من از نوشتن می شود. فعلا که در یک دوره در تعطیلی به سر می برم دوباره به نوشتن پرداختم و در حال حاضر مشغول نوشتن زندگینامه” سرهنگ سید منوچهر حجتی” هستم و در کنارش هم داستان برای کودک و نوجوان و… می نویسم.
به نظرم در ژانر دفاع مقدس چه در کتاب و چه در فیلمنامه ، تکراری بودن و قصه های شبیه به هم را باید کنار گذاشت و به ایده های ناب و بکر روی آورد تا مخاطبی که تجربه ای از آن سالها نداردجذب شود.
حالا یک سوال اقتصادی می پرسم ، آیا در ایران می توان شغل اصلی خود را نویسندگی عنوان کرد و از پس مخارج زندگی برآمد؟
_در این مورد نمی توان کلی نظر داد، در مورد بعضی ها می توان گفت بله و در مورد بعضی از نویسندگان نه، نمی توان شغل اصلی قرار داد. و حتما در کنار نویسندگی یک شغل دوم هم باید داشت.البته، اصولا نویسندگان در هر دوره ای مظلوم واقع شده اند و به طور کلی از این طریق از مسئولین تقاضا دارم به این قشر فرهنگی بیشتر توجه داشته باشند.
درپایان چنانچه توصیه ای خطاب به جوانان و علاقمندان به رشته هایی که شما در آن توانایی دارید بفرمایید
_برای تمامی جوانان آرزوی موفقیت دارم و توصیه می کنم در هر شغل و رشته ای که وارد می شوند حتما علاقه داشته باشند. سختی های هر کار را با صبر و تلاش پشت سر بگذارند و به این فکر نکنند که می توانند یک شبه ره صد ساله را طی کنند، به این فکر کنند که خواستن؛ توانستن است. پس مشکلات را از پیش روی خود بردارند و پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی کنند. از شما و دست اندارکارانتان هم تشکر می کنم که صحبت های قشر فرهنگی جامعه را منعکس می کنید.