جشن تولدنقاشی خط خطیِ فریبا امیر اسکندری
شنبه ۱۶ تیر ۹۷ جشن تولدنقاشی خط خطیِ فریبا امیر اسکندری ، فریباامیر اسکندری: نمی دانم شاید شبیه دریا باشم ….نه صحبت از ظرفیت و بزرگی دل نیست …صحبت از بی قراری ، بی تابی و تلاطم روح و جسم است که برای جاری شدن در شیار شیار لحظه ها ، خود را بی وقفه به صخره های زندگی می کوبند…… صخره ها سختند ، جسم می شکند ، روح می شکند ….
ولی وقتی که:
بیزار از روز مرگیها باشی ، وقتی تارهای سکوت ، صوت را در حنجره ات خفه کنند …وقتی که نشستن ، قدرت پاهایی که برای دویدن خلق شده اند رابگیرند ….تو ناگزیری شکسته هایت را جمع کنی ، به هم وصله بزنی و دوباره به ستیز با صخره های بنبست بروی تا حتی شده به اندازه ی یک خراش ، فریادهای : من زنده ام را در گوشش ثبت کنی …..جشن تولدنقاشی خط خطیِ
باید بیش فعالی را سمت و سیاق بخشید … باید موج بودن را و اوج گرفتن را سر کلاس آموخت …. روح و جسم من شش سال است که نیمکت نشین شده اند برای آموختنی بی وقفه شنبه ها با استاد نقوی و شاهد رقص سماع مولوی بودن…..
دوشنبه ها استاد پروانه عزیزی و تفسیر عشق…..سه شنبه ها استاد اعظم امینی راد و تکاپو برای از سیاهی لشکر بیرون آمدن و شخصیت مطلق شدن……و حاصل این دیوانگی ها ،عینیت یافتن ، مجسم شدن و زایشی بدون جنسیت و خط و مرز شد ….
مولودهایی که شناسنامه دار شدنداسم رویشان گذاشته شد:بامی از شیروانی خیابانی از بهشت و روز شنبه ۱۶ تیر ۹۷ هم جشن تولدنقاشی خط خطی بود که توسط انتشارات ستاره جاوید به چاپ رسید
جشن تولدنقاشی خط خطی بود
تولد کودکهای نوپایی که دهانشان بوی شیر می دهد و من باید برای بزرگتر کردنشان خون دلها بخورم تا روزی که بتوانم به خاطر وجودشان به خود ببالم و بگویم که من فاتح صخره ی زندگی شدم و می مانم/کتابهای ادبی سال96
بیشتر بخوانید:نقد کتاب نقاشی خط خطی